دسته : جامعهتاریخ: ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
ازدست‌رفتن مخازن آب در نیمی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های جهان

سایه‌آنلاین؛ یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که بیش از نیمی از دریاچه‌ها و مخازن بزرگ جهان، از اوایل دهه ۱۹۹۰، عمدتاً به‌دلیل تغییرات آب‌وهوایی، تشدید نگرانی‌ها درمورد آب برای کشاورزی، انرژی آبی و مصرف انسان، کوچک شده‌اند. تیمی از محققان بین‌المللی گزارش دادند که برخی از مهم‌ترین منابع آب شیرین جهان -از «دریای خزر» بین اروپا و آسیا تا «دریاچه تیتیکاکا» در آمریکای جنوبی- تقریباً برای سه‌دهه، سالانه حدود ۲۲‌گیگاتن آب از دست می‌دهند؛ حدود ۱۷‌برابرِ حجم «دریاچه مید»؛ بزرگ‌ترین منبعِ آبی در «ایالات‌متحده». مطالعه منتشرشده در مجله Science (18 می ۲۰۲۳) نشان داده است که استفاده بشر از منابع آبی بدون ثابت‌نگه‌داشتن نرخ فعلی، باعث خشک‌شدن دریاچه‌هایی مانند «آرال» در آسیای مرکزی و «دریای مرده» در خاورمیانه می‌شود؛ درحالی‌که دریاچه‌های افغانستان، مصر و مغولستان تحت‌تأثیر افزایش دما قرار گرفته‌اند که می‌تواند اتلاف آب را به‌واسطه چرخه طبیعیِ تبخیر، افزایش دهد. سطح آب البته در یک‌چهارم دریاچه‌ها نیز افزایش یافته که اغلب در نتیجه ساخت سد در مناطق دورافتاده مانند «فلات داخلی تبت» بوده. دریاچه‌ها و سدهای طبیعی، حدود ۸۷‌درصد از آب شیرین زمین را ذخیره می‌کنند؛ اگرچه فقط سه‌درصد از سطح سیاره را پوشش می‌دهند. این گزارش براساس داده‌های تصاویر ماهواره‌ای جمع‌آوری‌شده بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰ است.

 

«فانگ‌فانگ یائو»؛ کارشناس آب‌های سطحی در «دانشگاه ویرجینیا» به‌عنوان مدیر ارشد این‌پروژه، گفته است: «۵۶‌درصدِ کاهش دریاچه‌های طبیعی، ناشی از گرم‌شدن آب‌وهوا و مصاف انسانی‌ست و گرمایش، سهم بیشتری از آن دارد». دانشمندان آب‌وهوا به‌طورکلی می‌پندارند مناطق خشک جهان، تحت تغییرات اقلیم، خشک‌تر؛ و مناطق مرطوب نیز مرطوب‌تر می‌شوند؛ اما مطالعه اخیر نشان داده که ازدست‌دادن آب به‌میزانی قابل‌توجه حتی در مناطق مرطوب نیز وجود دارد. به‌گفته «یائو»؛ این‌را نباید نادیده گرفت! دانشمندان تقریباً ۲۰۰۰ دریاچه بزرگ را بااستفاده‌از اندازه‌گیری‌های ماهواره‌ای همراه با مدل‌های آب‌وهوایی و هیدرولوژیکی ارزیابی کردند. آن‌ها دریافتند که استفاده ناپایدار انسان، تغییر در میزان بارندگی و رواناب، رسوب‌گذاری و افزایش دما، سطح دریاچه‌ها را در سطح جهانی پایین آورده؛ به‌طوری‌که ۵۳‌درصد دریاچه‌ها، از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰ کاهش یافته‌اند. «اسپانیا» اخیراً گزارش داد که پس از ماه‌ها خشک‌سالی، مخازن در منطقه شمال‌شرقی «کاتالونیا» حدود ۲۶‌درصد پر شده است. در‌مقایسه، این پرشدگی در سال ۲۰۲۲ حدود ۵۸‌درصد بود. «ایتالیا» نیز اخیراً سطح آب نامعمولی را برای «دریاچه گاردا» درمقایسه‌با مدت مشابه در سال ۲۰۲۲ ثبت کرده: ۵۰‌درصد کمتر از پارسال! فعالان محیط‌زیست و دانشمندان این‌حوزه مدت‌هاست که ضرورتِ جلوگیری از گرم‌شدن زمین بیش از ۱.۵درجه‌سانتی‌گراد را برای ممانعت از فاجعه‌بارترین پیامدهای تغییرات اقلیمی، گوشزد کرده‌اند. اینک جهان با سرعتی حدود ۱٫۱‌درجه‌سانتی‌گراد درحال‌گرم‌شدن است. طبق ادعای این تحقیق؛ تغییرات آب‌وهوایی و فعالیت‌های بشری به‌طور فزاینده‌ای دریاچه‌هایی را تهدید می‌کند که ۸۷‌درصدِ آب شیرین سطح زمین را ذخیره می‌کنند. بااین‌حال، روندهای اخیر و محرک‌های تغییر حجم دریاچه تاحدزیادی در سطح جهانی ناشناخته مانده است. دراین‌پژوهش، ۱۹۷۲مورد از بزرگ‌ترین دریاچه‌های جهان به‌کمکِ سه‌دهه مشاهدات ماهواره‌ای، داده‌های آب‌وهوا و مدل‌های هیدرولوژیکی تجزیه‌وتحلیل شده و کاهش آماری معناداری برای ۵۳‌درصدِ این توده‌های آبی طی دوره ۱۹۹۲-۲۰۲۰ پیدا شده است. ازدست‌دادنِ حجم خالص در دریاچه‌های طبیعی تاحدزیادی به گرم‌شدن آب‌وهوا، افزایش تقاضای تبخیر و مصرف آب انسانی نسبت داده می‌شود؛ درحالی‌که تشکیل رسوب در مخازن ذخیره‌سازی، عامل غالب در تلفات است. طبق تخمین‌ها؛ تقریباً یک‌چهارم جمعیت جهان در حوضه دریاچه‌ای درحال‌خشک‌شدن زندگی می‌کنند که این‌امر، بر ضرورت گنجاندن «تغییرات اقلیم» و «اثرات رسوب» در بحث «مدیریت منابع آب پایدار» تأکید دارد. دریاچه‌ها سه‌درصد از مساحت زمین را پوشش می‌دهند؛ منابع حیاتی و ارزشمندی که ذخیره‌سازی آب را به‌آرامی انجام می‌دهند، خدمات ضروری اکوسیستم آب شیرین و تأمین غذا را برعهده دارند، زیستگاه پرندگان آبی هستند، در چرخه دفع آلاینده‌ها نقش داشته و حتی امکانی برای ایجاد تفریحات آبی به‌شمار می‌روند. آن‌ها همچنین اجزای کلیدیِ فرآیندهای بیوژئوشیمیایی (گردش مواد مغذی شیمیایی مانند کربن، اکسیژن، نیتروژن، فسفر، کلسیم، آب و … از‌طریق جهانِ بیولوژیکی و فیزیکی) بوده و آب ‌و هوا را ازطریق «چرخه کربن» تنظیم می‌کنند. به‌خوبی مستند شده که برخی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های جهان، اخیراً کاهش ذخیره آب را تجربه کرده‌اند؛ بااین‌حال، محرک‌های کاهش LWS (ذخیره آب دریاچه) یا با روش‌ها و فرضیات متناقض محدود شده‌اند یا برای اکثر دریاچه‌های بزرگ مطالعه ‌نشده‌اند (بیش از ۱۰۰‌کیلومترمربع، فاقد رکورد LWS در مقیاس دهه‌ای هستند)؛ مثلاً کاهش اخیر سطح «دریای خزر» در درجه اول به فرآیندهای کاملاً متفاوت نسبت داده شده است: یا «تلفات تبخیری از بدنه آبی» یا «کاهش دبی رودخانه». نمونه مشابه دیگر: کاهش دهه اخیر «دریاچه پویانگ» (بزرگ‌ترین آب شیرین چین) که مجزا؛ هم به بهره‌برداری از «سد سه‌دره» و هم تغییرات اقلیم نسبت داده شده است. البته نشانه‌هایی از تغییرات در LWS طی دهه‌های اخیر به‌شکلی گسترده در تمام منابع آبی جهان وجود داشته است. بین سال‌های ۱۹۸۴ و ۲۰۱۵، ازدست‌دادن ۹۰هزارکیلومترمربع از مساحت منابع آب دائمی، توسط ماهواره‌ها مشاهده شد؛ چیزی معادل سطح «دریاچه سوپریور» (در مرز ایالات‌متحده با کانادا)؛ درحالی‌که ۱۸۴هزارکیلومترمربع پهنه آبی جدید (عمدتاً در قلب مخازن آبی) در جاهای دیگر تشکیل شد. به‌رغم مشاهده همه این زیادوکم‌شدن‌ها، روندها و محرک‌های LWS جهانی ناشناخته باقی مانده که مانع مدیریت پایدار منابع آب سطحی؛ چه درحال‌حاضر و چه در آینده می‌شود. تخمین روندها و تنوع در LWS جهانی، با مدل‌سازی‌ها و محدودیت‌های مشاهده‌ای پیچیده شده است. ماهواره‌ها ازطریق مشاهدات مکرر مناطق دریاچه و سطح آب از فضا، بُعد مهمی را برای ارزیابی تغییرپذیری LWS در مقیاس بزرگ فراهم آورده‌اند؛ بااین‌حال، محدودیت‌های متعددی وجود دارند که از بررسیِ دقیق تغییرات LWS درطول‌زمان جلوگیری می‌کند. یک مطالعه اخیر بااستفاده‌از ماهواره ICESat-2 (متعلق به ناسا)، سطح و ذخایر آب را در ۲۲۷۳۸۶ توده آبی جهانی طی سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ نقشه‌برداری کرد و نشان داد: مخازن آبیِ تنظیمی بااستفاده‌از سدسازی، بر دریاچه‌هایی که پرشدگی‌شان متأثر از تنوع فصلی‌ست، غالب هستند. البته باتوجه‌به کوتاهیِ دوره مطالعه (کمتر از دوسال) و انتساب محدود؛ یعنی تنها جداکردن دریاچه‌ها و مخازن طبیعی، تنوع و انتساب LWS در مقیاس دهه‌ای، همچنان یک «سؤالِ باز» است. مطالعه دیگری، سطوح آب از ICESat و ICESat-2 را برای ترسیم تغییرات LWS در ۶۵۶۷ دریاچه طی سال‌های ۲۰۰۳-۲۰۲۰ ترکیب و تغییرات LWS را در رژیم‌های آب‌وهوایی مختلف مقایسه کرد؛ اما آن نیز از یک ناپیوستگی نه‌ساله (۲۰۱۰-۲۰۱۸) در سری‌های زمانی LWS رنج می‌برد؛ بنابراین، میزان اثرگذاریِ ردپای انسان و تغییرات اقلیم در تغییرات «ذخیره آب دریاچه» در بازه‌های زمانیِ دهه‌ای، همچنان ناشناخته باقی‌ست. نتایج پژوهش گسترده «فانگ‌فانگ یائو» و تیمش، در بررسیِ کاهش گسترده LWS جهانی طی ۲۸‌سال‌گذشته، می‌گوید که بیش از نیمی (۵۳درصد) از دریاچه‌های بزرگ، تلفات آب قابل‌توجهی را تجربه کردند. از‌دست‌دادن LWS در سراسر مناطق مهم جهانی؛ از‌جمله غرب آسیای مرکزی، خاورمیانه، غرب هند، شرق چین، شمال و شرق اروپا، اقیانوسیه، ایالات‌متحده، شمال کانادا، جنوب آفریقا و محدوده زیادی از آمریکای جنوبی، غالب است. اگرچه تقریباً یک‌چهارم (۲۴‌درصد) از دریاچه‌های بزرگ، افزایش آب قابل‌توجهی را تجربه کردند (عمدتاً در کانون‌های سدسازی و مناطق دورافتاده یا کم‌جمعیت مانند فلات تبت و دشت‌های وسیع شمالِ آمریکای شمالی)؛ اما کاهش «ذخیره آب دریاچه» در مقیاس جهانی، معادل کل مصرف سالانه آب در ایالات‌متحده است! تلفات حجم انباشته در LWS جهانی حدود ۴۰‌درصد بیشتر از میانگین تغییرات سالانه در LWS جهانی در دوره ۱۹۹۲-۲۰۲۰ است. ۵۶‌درصد از میزان کاهش حجم دریاچه‌های طبیعی در جهان، متأثر از فعالیت‌های مستقیم انسان، تغییرات دما و تبخیر بوده است و مجموعاً ۴۵۷ دریاچه طبیعی (۴۳‌درصدِ آن‌ها) تلفات آب بالایی را دراین‌سال‌ها به‌ثبت رسانده‌اند. باید توجه داشت که نمی‌توان به یک یا مثلاً دو مورد به‌عنوان عامل اصلی این بحران اشاره کرد؛ مثلاً در‌حالی‌که یک مطالعه اخیر نشان داده که اگرچه خشک‌شدن «دریاچه ارومیه» در درجه اول به فعالیت‌های انسانی نسبت داده شده؛ اما «جریان‌های طبیعی» سهمِ ۶۷‌درصدی از واریانس میانگین حجم این منبع دارند؛ پس این اتفاق، احتمالاً نتیجه هم‌زمانِ عوامل طبیعی و فعالیت‌های انسانی‌ست. اساساً در سطح جهانی، تغییرات دما و PET (تبخیر و تعرق بالقوه) نقش اصلی را در تلفات آبِ ۲۱‌درصد از دریاچه‌ها ایفا می‌کنند. درعین‌حال، تقریباً یک‌سومِ کاهش کل در همه دریاچه‌هایی که روند خشک‌شدن را تجربه می‌کنند، با افزایش ذخیره‌سازی دریاچه‌ها در جاهای دیگر «جبران» خواهد شد؛ مثلاً «دریاچه سوان» (ارمنستان) به‌دلیل اجرای قوانین لازم در‌مورد برداشت آب، از دهه ۲۰۰۰ شاهد روند افزایشی ذخیره‌سازی‌ست. یافته‌های جدید نشان می‌دهد که «رسوب‌گذاری» عامل اصلی کاهش ذخیره‌سازی جهانی در مخازن موجود است و تأثیر بیشتری نسبت به تغییرات ‌اقلیم؛ مانند خشک‌سالی و بازیابیِ خشک‌سالی دارد. خشک‌سالی‌های اخیر ممکن است به کاهش ذخیره مخازن کمک کرده باشد؛ به‌ویژه در جنوب‌غربی ایالات‌متحده، شرق و جنوب برزیل، خاورمیانه، جنوب هند، آسیای شرقی و جنوب‌شرقی، شرق اقیانوسیه و بیشتر نواحیِ اروپا؛ با‌این‌حال، اثرات خشک‌سالی بر روی مخزن LWS تا‌حدی با آبگیری در جاهای دیگر جبران شده است؛ مانند سرچشمه «رودخانه نیل»، جنوب‌شرقی کانادا و مکزیک. نهایتاً نمی‌توان از این‌مهم غافل شد که کاهش مخازن و منابع آبی در مقیاس جهانی، پیامدهای مهمی برای مدیریت منابع دارد؛ به‌ویژه با‌توجه‌به‌اینکه تا دومیلیارد‌نفر (یک‌چهارم جمعیت جهان در سال ۲۰۲۳) در حوضه‌هایی با حجم‌های آبی بزرگ زندگی می‌کنند که دارای تلفات ذخیره آب قابل‌توجه است.

مصطفی رفعت