سایهآنلاین؛ تیترهای خبری درمورد تغییرات آبوهوایی، بهندرت «مثبت» هستند؛ اما حتی اگر چنین معیار کلی را صددرصد قبول نکنیم؛ آخرین پیشبینیهای «سازمان جهانی هواشناسی» (WMO) درباره «گرمایش جهانی» که در اواسط ماه می منتشر شد، لحظهای دردناک را برای تمدن بشری رقم زد. این نهاد هشدار داد: در پنجسالآینده، جهان احتمالاً برای اولینبار شاهد افزایش بیش از ۱٫۵درجهسانتیگراد گرمایش نسبت به میانگین سطوحِ «پیش از صنعتیشدن» خواهد بود. درحالیکه رویدادهای اقلیمیِ پیشبینیشده توسط نهادِ یادشده، جهشهای دورترِ دما را ثبت میکنند؛ اما نشانههایی شوماند که نشان میدهند: چقدر برای جهان سخت خواهد بود که به امید خود برای محدودکردن میانگین افزایش دما به ۱٫۵درجه تا سال ۲۱۰۰ دست یابد. علائم هشدار مدتیست که وجود دارد و نهتنها چیزِ جدیدی نیست؛ بلکه درحالافزایش است. «باربکیو» دیگر تنها «الِمانِ دودیِ» آغاز فصلِ تابستان نیست؛ آتشسوزیهای ویرانگر (مانند آنچه بهتازگی کانادا را درنوردید)، نشانگرِ شروع افزایش مرگبارِ دما البته با چاشنیِ یک روالِ منظم است! طوفانهایی نظیرِ Biparjoy (در زبان بنگالی بهمعنای «فاجعه») که در اواسط ژوئن، به غربِ «هند» هجوم آوردند، با موجِ فزایندهای ویران میکنند! بهگفته پلتفرم تحقیقاتی مستقل در حوزه اقلیم (CAT)؛ هشتسال پس از گردهمایی رهبران جهانی در شمالشرقی پاریس برای امضای توافقنامه آبوهوایی ۲۰۱۵، هیچ کشوری به اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانهای موردنیاز برای محدودکردن افزایش دمای جهانی به ۱٫۵درجه، عمل نکرده! آیا هنوز امیدی هست؟ آیا کشورهایی وجود دارند که درتلاش برای کاهش بدترین اثرات تغییرات آبوهوایی برای نسلهای آینده، بهتر از سایرین عمل کنند؟ و اگر چنین است، اقدامِ درستِ آنها چیست؟ گزارش ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳ در رسانه Al Jazeera اینموضوع را بررسی کرده است.
تاکتیکهای تابآوریِ گامبیا
اولین تصویر ذهنیِ «اِنفامارا دامفا» از یک رویداد آبوهوایی شدید، چنان در ذهنش زنده مانده که انگار همین دیروز رخ داده است: سال ۱۹۹۹ بود و این پسرِ ۱۰ساله بههمراه والدین و خواهر و برادرهایش در ایوان بیرون خانهشان ایستاده بود. سیل توأم با رعدوبرق (چنین پدیدههایی را در اصطلاح بهخاطر شدتش «باران مُسلسلی» مینامیدند) روستای آنها در «گامبیا» (کوچکترین کشور در سرزمین اصلی آفریقا) را درنوردید. «دامفا» بهخاطر میآورد که آنها بهدلیلاینکه شک داشتند دیوارهای خانه دوام میآورند یا فرومیریزند، «وحشتزده بودند که اصلاً داخل خانه بمانند یا نه!» طوفان، سقف اکثر خانههای اطراف آنها را کنده بود. دیوارهای ساختمانها فروریخته و درختانِ شکسته یا ازجادرآمده، راهها را مسدود کرده بود. خانه آنها باقی ماند؛ اما حصار اطرافش ویران شد. وقتی صبحِ روز بعد، از میانِ فضای آبگرفته رد میشد، مقیاس ویرانی شدیدتر به او ضربه زد: مبلمان، تشکها، لباسها و کتابها در خیابانهای پر از آب، «شناور» بودند. «دامفا» که اکنون یک دانشمند محقق و مشاور ارشد تغییرات آبوهوایی در «بانک جهانی» است، برخی از آن خاطرات را وقتی باران سیلآسایِ دیگری در ژوئیه ۲۰۲۲ اینکشورِ واقع در غرب آفریقا را زیرِ آب بُرد، زنده کرد؛ سیل ویرانگری که تقریباً ۴۰درصد از جمعیتِ آنجا را تحتتأثیر قرارداد و هزاراننفر را آواره کرد. بااینحال، امروز، اینکشور نهتنها در خط مقدم بحران جهانی آبوهواست؛ بلکه عزم خود را برای مبارزه با مخربترین آثار بحران، جزم کرده. «دامفا» در سال ۲۰۱۷، از ابتکار HELP-Gambia رونمایی کرد؛ یک پروژه تابآوری در برابر بلایای خانگی؛ حاویِ تلاش برای جمعآوری منابع مالی جهتِ حمایت از اقداماتِ تابآوری محلی مانند آگاهسازی از تغییرات آبوهوا، انطباق شیوههای کشاورزی برای سازگاری با تغییرات روبهرشد الگوهای اقلیم و نیز حمایت از مشاغل سبز؛ بهویژه برای آسیبپذیرترین افرادِ کشورش. ابتکار او، یکی از مجموعه جنبشهای محلی مشابه اقلیم محور در سراسر «گامبیا» بهشمار میرود که درکنارهم، اینکشور را به نمونهای نادر از موفقیت در مبارزه جهانی علیه تغییرات آبوهوایی تبدیل کرده است. در ۲۰۲۱، «گامبیا» تنها کشور جهان بود که برای مدتی کوتاه به تعهداتش درزمینه معاهده تغییرات آبوهوایی پاریس عمل کرد! محور استراتژی «گامبیا» عملیکردنِ مفهوم «آگروفارستری» (نوعی کاربَریِ زمین بهصورتیکه تلفیقی از درخت و گونههای زراعی و دامی در اشکال مختلف باشد) است. کشاورزی اغلب بهعنوان رقیبی برای منابع طبیعیِ زمین درنظر گرفته میشود؛ چراکه «افزایش تقاضای غذایی» منجر به توسعه زمینهای کشاورزی (با جنگلزدایی) میشود. «آگروفارسترری» اما شیوههای استفاده بهینه از خاک و زمین را موردتوجه قرار میدهد که در آن، درختانِ انسانکاشت و جنگلهای طبیعی «همزیستی» دارند. در سال ۲۰۲۲، «گامبیا» از یک «استراتژی ملی جنگلداری زراعتی» پردهبرداری کرد که هدف آن، احیای ۷۰۰۰ هکتار جنگلهای تخریبشده طیِ یکدهه بود. تلاشهای طولانیمدت احیای جنگلها باعث شده تا «گامبیا» ۶٫۶درصد از پوشش جنگلی خود را بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵ بهدست آورد. تحقیقات، از افزایش ۵۱درصدیِ پوشش «حَرا» (درختی از جامعه گیاهیِ «مانگرو» که در زیستگاههای آبرفتی و آبشور ساحلی مناطق گرمسیری و زیر گرمسیری میرویند) بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۱۸ نیز خبر میدهد؛ که به مهارِ فرسایش و کاهشِ شدت سیل در سراسر «گامبیا» و حتی بخشهایی از «سنگال» کمک میکند. همه اینها با هدف کاهش انتشار خالص کربنِ اینکشور تا سال ۲۰۵۰، به «صفر» است؛ اگرچه همانطورکه بارانهای سیلآسا نشان دادهاند و سند استراتژیِ بلندمدتِ آنجا میگوید: «گامبیا چارهای جز این ندارد!»
قدرت خورشیدیِ مالی
درست در شرق «گامبیا»، کشوری بسیاربزرگتر بهنام «مالی» قرار دارد که محصور در خشکی و دچار «بحرانِ برق» است: ۸۳درصد از جمعیتش، به برق دسترسی ندارند! تا همین اواخر، راهحل اینکشور، استفاده از «شبکههای کوچک غیرمتمرکز دیزلی» (مجموعهای از ژنراتورهای کوچک برق) برای تأمین مناطق روستایی بود؛ اما اکنون، آنها را به «شبکههای خورشیدی کوچک» تبدیل کردهاند. اینکشور، قبلاً یکی از این تجهیزات را با حمایت و وام نُهمیلیوندلاری از «آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر» (IRENA) و «صندوق توسعه ابوظبی» (ADFD) مستقر کرده بود: سیستم «مینی شبکه خورشیدیِ» چهارمگاواتی که برای تأمین انرژی پاک برای ۱۲۳هزارنفر در ۳۲ روستا طراحی شده. ایناقدام میتواند به «مالی» کمک کند تا انتشار کل دیاکسید کربن را تا ۵۰۰۰تن کاهش دهد؛ درواقع، ۱۰۰۰ شبکه کوچک ازاینقبیل، تقریباً میتوانند ردپای کربن اینکشور را از بین ببرند! و اینپروژه، بخشی از یک روندِ گستردهتر است. در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹، «مالی» تعداد کاربران متصل به مینیشبکههای تجدیدپذیر بااستفادهاز فناوریهای خورشیدی، آبی و بیوگاز را دوبرابر کرد و به ۱۱میلیوننفر یا بهعبارتی، بیش از نیمی از جمعیت آنکشور رساند. اگر اینشبکهها اکنون انرژی موردنیاز خود را تأمین کنند، اینکشور میتواند بهطور چشمگیری مشکلِ خود در دسترسی به انرژی را کاهش دهد. هرچند این، همه ماجرا نیست. «تانیا مارتا توماس»؛ محقق در CCO (گروه بینالمللیِ مستقر در پاریس که روندهای آبوهوا و تنوع زیستی را رصد میکند) میگوید: «اینشبکههای کوچک خورشیدی (که برق را در باتریها برای استفاده محلی ذخیره میکنند) باعث صرفهجویی در ساعت کار هزاران زن میشود. آنها قبلاً برای جمعآوریِ آب باید مسافتهای طولانی را طی میکردند. اکنون میتوان بااستفادهاز برق، آب را پمپاژ و از این رفتوآمدهای دشوار و زمانبر، جلوگیری کرد».
انقلاب صادراتیِ مراکش
بهسمت شمالِ آفریقا که برویم، «مراکش»، رهبریِ یک انقلاب خورشیدی را درآنجغرافیا برعهده دارد؛ که میتواند هم نیازهای انرژی منطقه و هم نیازهای اروپا در سراسر دریای مدیترانه را در بحبوحهای که جنگ روسیه و اوکراین، عرضه نفت و گاز را مختل کرده است، تأمین کند! مزارع غولپیکرِ خورشیدیِ «مراکش» اکنون ازطریق دو کابل زیردریایی، برق به اسپانیا صادر میکنند؛ اما سال گذشته، با تشدید جنگِ اوکراین، با «اتحادیه اروپا» به توافق رسید تا صادراتش را افزایش دهد. بزرگترین پروژههای جدید در افقِ فعالیتهای اینکشور، شامل گذاشتن طولانیترین کابلهای فشارقویِ زیردریاییِ جهان است که انرژی خورشیدی را از «مراکش»، به «پرتغال»، «اسپانیا» و «فرانسه» و حتی «انگلستان» هدایت میکند. هدف ایناستکه تا سال ۲۰۳۰، بهمیزانِ هشتدرصد از کل انرژی موردنیاز «بریتانیا» اینگونه تأمین شود. «مصر» و «تونس» نیز امیدوارند که انرژی خورشیدی را به اروپا صادر کنند. بااینحال، اگر جهان واقعاً مایل به خنثیسازیِ گرمایش جهانیست، به چیزی بیش از «صادرات انرژی» نیاز دارد. نیاز بهایناستکه کشورها یاد بگیرند چگونه اوضاعِ قرارگرفته بر لبه فاجعه را برگردانند.
چراغسبز امیدِ کاستاریکا
«کاستاریکا»؛ کشوری کوچک در آمریکای مرکزی، درسهای ارزشمندی برای ارائه دارد. اینکشور اساساً در میان «سبزترین کشورهای جهان» قرار میگیرد؛ البته همیشه اینطور نبود. در دهه ۱۹۴۰، سهچهارم «کاستاریکا» در جنگلهای بارانی قرار داشت و این، قبلازآن بود که چوببُرهای محلی و قاچاقچیان درختان، این چشمانداز زیبا را تخریب کنند؛ چنانکه تا سال ۱۹۸۷، پوشش جنگلیِ آنجا را به ۲۱درصد کاهش دادند! «کلی لانگانس» (محقق دانشگاه استنفورد) میگوید: «کاستاریکا؛ کشوری با تنوع زیستی فوقالعاده، قبلاً نمادی از نتایجِ تخریب محیطزیست بهشمار میرفت. در ۳۵سالگذشته، اینکشور مجموعهای از مکانیسمهای مالی و سیاستیِ نوآورانه حفاظت از محیطزیست را اتخاذ کرده که امروزه آنرا به الگویی در میان سیاستگذاران محیطزیست تبدیل کرده؛ و به آن، شهرت متفاوتی نسبت به آنچه تا دهه ۱۹۸۰ داشت، داده است. بیش از نیمِ کاستاریکا اکنون دوباره پُر از جنگل است. کاستاریکا یکی از تنها نُه کشور است (مراکش و گامبیا نیز دراینلیست هستند) که طبق بررسیهایِ نهادِ CAT؛ اقدامات آنها برای کاهش تغییرات آبوهوایی، تقریباً کافیست!» براساسِ یک سیاست کلیدی که به این چرخش چشمگیر کمک کرده است، دولتِ «کاستاریکا» به جوامع و زمیندارانی که از محیطزیست محافظت میکنند (ازجمله پوشش درختی، تنوع زیستی و پاکیزگی آب)، «پول» پرداخت میکند که ازطریق مالیاتهای جمعآوریشده بر روی سوختهای فسیلی تأمین میشود. اینکشور از سال ۲۰۱۴ تقریباً بهطورکامل به انرژیهای تجدیدپذیر متکی بوده است. بیش از هفتدرصد از تمام وسایلنقلیه مسافربری در آنجا برقی هستند که بالاتر از «ایالاتمتحده»، «کانادا» و سایر کشورهایِ حوزه «آمریکای لاتین» است. خودروهای برقی، از مالیات و عوارض واردات معاف بوده و مالکان، دارای طیف وسیعی از مزایای دیگر هستند؛ ازجمله پارک رایگان در نقاط معین و معافیت از پرداخت سالانه مجوز جاده. این سابقه چشمگیر، باعث شد «لانگانس» و گروهش تصمیم بگیرند بررسی کنند که آیا «کاستاریکا» میتواند استراتژی احیای جنگلِ خود را بهتر اجرا کند یا خیر؟! او میگوید: «ما میدانیم که کاستاریکا به احیای جنگلها علاقه دارد؛ بنابراین، میخواستیم بدانیم چگونه باتوجهبه زمین و پولِ محدود برای دستیابی به اهداف حفاظتی، اینکشور، جنگلکاری را در مناطقی هدف قرار دهد که بتواند بیشترین منافع را برای مردمش و اکوسیستمهایش فراهم کند». آنها دریافتند که جنگلکاریِ منطقهای بهعرض ۱۰متر در امتداد سواحل رودخانههای «کاستاریکا» (که تقریباً معادل یکدرصد از کل مساحت اینکشور است) میتواند کیفیت آب را با کاهش رسوبگذاری؛ و نیز آلودگیِ نیتروژن و فسفر بهطور قابلتوجهی بهبود بخشد. همچنین به تلاشهای «ترسیب کربن» (روند ذخیره کربن موجود در هوا، در خاک و گیاهان) کمک میکند. محققان دریافتند اگر تلاشها برای احیای جنگلها در مناطقی که مردم برای آب آشامیدنی به رودخانهها وابستهاند، متمرکز شود، دستاوردها میتواند بیشتر تقویت شود.
فرار جوامع ثروتمند از مسئولیت جهانی
باآنکه موفقشدن در برابر تغییرات آبوهوایی سخت است، «حفظ» آن سختتر است؛ و «بهتنهایی» نمیتوان آنرا انجام داد. بااینحال، طبق مشاهدات؛ بسیاری از جوامع درحالتوسعه باتوجهبه نیازهای روزافزون توسعه (که اساساً بر رویدادهای شدید آبوهوایی اثرگذارند)، درتلاش هستند تا «بهتنهایی» به اهداف اقلیمی خود دست یابند! بلافاصله پسازاینکه «گامبیا» بهعنوان تنها کشوری که برنامههایی سازگار با اهداف تعیینشده در توافقنامه پاریس ۲۰۱۵ برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی معرفی شد و سرفصلهای جهانی را بهخود اختصاص داد؛ نهاد CAT این دستاورد را تقلیل داد و با یکدرجه کاهش، به تعریفِ «تقریباً کافی» بسنده کرد! و این، پسازآن بود که اینکشور، طرح مشارکتهای تعیینشده ملی (NDCs) بهروزشده خود برای کاهش انتشار کربن را ارائه کرد. چنین طرحهایی، دو بخش دارند: یکی، نشان میدهد «کشور بهتنهایی چهکاری میتواند انجام دهد». دومی، «گامهایی را که کشور میخواهد بردارد» مشخص میکند؛ اما اینها به حمایت بینالمللی بستگی دارد. طبق گزارش CAT؛ درحالیکه تلاشهای داخلیِ «گامبیا» هنوز در مسیر رسیدن به اهداف «معاهده پاریس» است، از برنامههایی که نیاز به کمک جهانی دارند، عقب مانده است. ازآنجاییکه جهانِ توسعهیافته هنوز به وعده خود مبنیبر کمک مالیِ ۱۰۰میلیارددلاری به جوامعِ درحالتوسعه برای اقدامات آبوهوایی، عمل نکرده است (حتی برای یکسال از زمان تعهد در سال ۲۰۰۹!) «بانک جهانی» اکنون تخمین زده که حالا سالانه «یکتریلیوندلار» برای کاهش و سازگاری «موردِنیاز» است! درهمینحال، کشورهایی مانند «گامبیا» باید با بحرانهای حالحاضر مبارزه کنند و درعینحال برای آینده آماده شوند. «دامفا» قبلاً مدیر اداری «آژانس ملی مدیریت بلایای گامبیا» بود؛ جاییکه از نزدیک مشاهده کرد رویدادهای شدید آبوهوایی چگونه مردم را میکُشد، معیشت را از بین میبرد و ردپایی از ویرانی را پشتسر میگذارد. مطالعه سال ۲۰۲۰ انجامشده توسط «دامفا» بهایننتیجه رسید که: اکثر افرادیکه پایتختِ (بانجول) کشورش را ترک میکنند، «مهاجران آبوهوایی» هستند. او میگوید: «مطالعات قبلی نشان داد اگر میانگین سطح دریاهای جهان فقط یکمتر افزایش یابد، بانجول تا سال ۲۱۰۰ زیر آب خواهد بود. اگر شرایط بههمینصورت باقی بماند، ازدستدادن بانجول بهاینشکل میتواند منجر به یک حکمرانی کامل یا شکست دولت شود. بانجول نهتنها مرکز اداری گامبیا؛ بلکه مرکز اقتصادی آن است». درخلال کنفرانس COP27 در مصر در سال گذشته، کشورها با ایجاد یک صندوق جدید برای پوشش خساراتِ وارده به کشورهای آسیبپذیر از بلایای اقلیمی، موافقت کردند. «ملانی آسی-ویسا ساما»؛ یکی از مدیران پروژه اقدام اقلیمی در CCO، میگوید: «پس از اعلام صندوق جدید، توقعات آفریقایی باتوجهبه بزرگی مخاطرات مربوط به تغییرات آبوهوایی، افزایش یافت. تحقیقات نشان داده که در آفریقای جنوب صحرا، حدود ۸۶میلیوننفر تا سال ۲۰۵۰ بهدلیل تغییرات آبوهوایی در داخل کشورشان و ۱۹میلیوننفر در شمال آفریقا آواره خواهند شد. چرخند فِرِدی که در مارس ۲۰۲۳ آفریقای جنوبی را درنوردید، نزدیک به ۶۶۰هزارنفر را در مالاوی، مجبور به جابجایی کرد. بدون کمک خارجی، جوامعِ آسیبپذیر آفریقایی برای مبارزه با اثرات تغییرات آبوهوایی که مسئولیت تاریخیِ کمی درقبالآن دارند، مبارزه خواهند کرد؛ مهم نیست که چقدر با منابع داخلیِ محدودِ خود، تلاش کنند». بهنظر «دامفا» نیز درحالحاضر، حمایت مالیِ بینالمللی «ناچیز» است. او میگوید: «هزینه تخمینیِ رویداد بارش جولای ۲۰۲۲، بیش از کل بودجه مالی دریافتی گامبیا در سال ۲۰۱۸ بود! ترمیم و جبران خسارات؛ یا تأمین مالی بهجهتِ اقدام آبوهوایی، کمک توسعهای یا فعالیت خیریه به کسانی نیست که بهطور نامتناسبی تحتتأثیر فاجعه آبوهوایی قرار گرفتهاند؛ این، باید و وظیفه اخلاقیِ ماست».
… و در انتها
بیشتر کشورهای توسعهیافته، از تعهدات خود درزمینه آبوهوا «عقب» ماندهاند؛ اما برخی از جوامع درحالتوسعه (مانند گامبیا، کاستاریکا، مراکش و مالی) گامهای جسورانهای برای مبارزه با بحرانی برمیدارند که گرچه بهخاطر این بحران نیست؛ اما اغلب، نتایجی پایدارتر دارد و اقداماتی مؤثر هستند. آنها از نیروی خورشید استفاده؛ و در کشاورزی، بهروشهایی انحصاری، نوآوری میکنند که میتواند الگویی برای دیگران باشد؛ هرچند محدودیتهایی دراینراه دارند که نشان میدهد نمیتوانند این نبردِ بزرگ را بهتنهایی پیش ببرند؛ بدوناینکه «جهاناولیها» واقعاً دراینزمینه جدی و همراه باشند.
مصطفی رفعت