سایهآنلاین؛ سایت خبری پاناروپایی EURACTIV در ۲۱ ژوئن ۲۰۲۳ گزارش داد: پلیسِ «آلبانی» بهدستور دادگاه فساد و جرائم سازمانیافته اینکشور؛ به کمپِ «مجاهدین خلق» (خارج از تیرانا) یورش برد؛ که منجر به مقاومت ساکنان، یک کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی شد … در ادامه خبر، توضیحاتی درباره «سازمان مجاهدین خلق» آمده و باتأکیدبر همراهیِ اعضای منافقین با «صدام» طی جنگ تحمیلی و اشاره به حملات آنها در سال ۱۹۹۲ علیه سفارتهای ایران در ۱۳ کشور (که بهدلیل استفاده از تاکتیکهای تروریستی؛ توسط آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا، انگلیس و ژاپن بهعنوان «سازمان تروریستی» معرفی شدند)؛ از قول «بلدی کوچی» (وزیر کشور آلبانی) آورده است: «بیش از ۳۰۰۰روز است که آنها در امنیت کامل؛ با ضمانت ما زندگی میکنند. خشونت غیرقابلتصور و غیرقابلتحمل و واکنشی که آنها به پلیس ایالتی کردهاند، پذیرفتنی نیست. مقامات، مظنون بودند که آنها درحالانجام فعالیتهایی در آلبانی هستند که مغایر با توافقنامهایست که شرایط اقامتشان را تعیین میکند». فعالیت سیاسی آنها اخیراً موردتوجه SPAK (نهاد قضائی مستقل که وظیفه تحقیق درمورد فساد و جرائم سازمانیافته در بالاترین سطوح دولتی و جامعه در آلبانی را برعهده دارد) قرار گرفته بود و اعضای «مجاهدین خلق» که با رسانهها صحبت کردند (چیزیکه معمولاً مجاز نیست) گفتند که پلیس به محل اقامت آنها آمد و سعی کرد «رایانهها و سرورهای آنها را ضبط کند»؛ آنچه دراینگزارش میتواند بهعنوان یکی از نکات مهم، موردتوجه قرار گیرد، فارغازهرچیزی، در همین جمله «ضبط رایانهها و سرورها» نهفته است. در مارس ۲۰۲۱، «سازمان مجاهدین خلق» ازسویِ «فیسبوک» متهم شد که یک «مزرعه ترول» (مرکز سازماندهیِ اوباش مجازی؛ که با رفتار مخربِ هدفمند در فضای وب، بهدنبال جلبنظر کاربران، ایجاد تشنج و بیان مطالب تحریککننده و توهینآمیز هستند) را در خارج از پایگاه خود در «آلبانی» راهاندازی کرده؛ و ازاینرو، مدیرانِ «فیسبوک»، بیش از ۳۰۰ حساب متعلق به اعضای آنها را مسدود و طیِ بیانیهای در وبسایت خود، اعلام کرد که عملیات طولانیمدت آلبانی را که عمدتاً ایران را هدف قرار میداد، بررسی و مختل کرده است. افرادیکه پشت این فعالیت بودند، برای ارسال محتوای مرتبط با مجاهدین خلق و اظهارنظر درمورد پستهای خود و دیگران؛ ازجمله پستهای سازمانهای خبری مانند رادیو آزادی، صدای آمریکا و بیبیسی، به ترکیبی از حسابهای معتبر و جعلی متکی بودند! بله؛ «جعلیات» به یکی از سلاحهای حملاتِ ترکیبی در سالهای اخیر تبدیل شدهاند و مدتهاست «حسابهای جعلی»، به کمک «اخبار جعلی» آمدهاند تا در کارزارِ آنلاین، جنگی واقعی راه بیندازند.
گزارشی بهتاریخِ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ در Commsrisk (وبسایتی مشاورهای و تحلیلی که خطراتِ مقابلِ ارائهدهندگان ارتباطات الکترونیکی و مشتریان را گزارش میدهد) برپایه تحقیقات مشترک Graphika (دادهپردازِ رسانههای اجتماعی) و «رصدخانه اینترنتی استنفورد» (SIO) اعلام کرد که «فیسبوک» و «توئیتر»، پروفایلهای جعلی ایجادشده توسط ارتش «ایالاتمتحده» را که برای تأثیرگذاری بر مردم در دو جغرافیای خاورمیانه و کشورهای شوروی سابق در آسیای مرکزی استفاده میشد را شناسایی کرده و بستهاند. «واشنگتنپست» نیز همزمان درآنتاریخ گزارش داد که «کالین کال» (معاون سیاسی وزیر دفاع آمریکا) متعاقباً وادار شد تا بررسی فوریِ «استفاده از رسانههای اجتماعی برای عملیات روانی» را آغاز کند. «متا» از دو مجموعه یادشده خواسته بود گزارشی مستقل از بررسیِ حسابهای رسانههای اجتماعی که احتمالاً «توسط عواملی که برای ارتش ایالاتمتحده کار میکنند» ایجاد شده، تهیه کنند. نتیجه این پژوهش، باعنوان «صدای ناشنیده: ارزیابی پنجسال عملیات نفوذ مخفیِ غرب» منتشر شد و پرده از حقیقتی برداشت که بارها و از مدتهاقبل نیز درباره آن هشدار داده بودند: ایجاد یک ارتش مجازیِ فیک برای تحققِ اهداف معین! «اکانتهای فیک» حالا به یکی از معضلات رایجِ شبکههای اجتماعی تبدیل شدهاند که هرازگاهی و با بحرانیشدنِ شرایط، لزوم برخورد جدی با آنها مطرح میشود و بعدازمدتی هیاهو نیز به محاق فراموشی میروند. گزارش TechNewsWorld در تاریخِ ۱۰ اوت ۲۰۲۲ درباره شیوع ساخت اکانت جعلی و استفاده از آنها در «آمریکا» عنوان کرده است که یکسوم از کاربران شبکههای اجتماعی دراینکشور، دست به ایجاد اکانت جعلی زدهاند و در شرح این خبر آورده است: حسابهای جعلیِ شبکههای اجتماعی معمولاً با فعالیتِ «رباتها» مرتبطاند؛ اما تحقیقات نشان داده که بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی، بهدلایل مختلف، شخصاً حسابهای جعلیشان را ایجاد میکنند. طبق نظرسنجی از ۱۵۰۰ کاربر شبکههای اجتماعی «ایالاتمتحده» که توسط USCasinos.com انجام شد؛ از هر سه کاربر شبکههای اجتماعی دراینکشور، یکنفر دارای چندین حساب در پلتفرمهای رسانههای اجتماعیست که از آنها استفاده میکنند. از بین افرادیکه چندین حساب دارند، تقریباً نیمی (۴۸درصد) دو یا چند حسابِ اضافی دارند! دلایل ایناقدام، متفاوت است؛ اما بیشترین دلایل ذکرشده عبارتاند از «بهاشتراکگذاشتن افکارم بدونقضاوت» (۴۱درصد) و «جاسوسی از نمایه دیگران» (۳۸درصد). انگیزههای دیگر ایجاد اکانتهای جعلی عبارتاند از «افزایش شانسِ خود برای برندهشدن در مسابقات آنلاین» (۱۳درصد)، «افزایش لایک، فالوئر و سایر معیارهای حساب واقعی من» (۵درصد)، «فریبدادن دیگران» (۲٫۶درصد) و «کلاهبرداری از دیگران» (۰٫۴درصد). هنگامیکه از آنها پرسیده شد حسابهای جعلیِ خود را کجا ایجاد میکنند؟ پاسخدهندگان اغلب نام «توئیتر» (۴۱درصد) و پسازآن، «فیسبوک» (۳۱درصد) و «اینستاگرام» (۲۸درصد) را انتخاب کردند. «ویل دافیلد» (تحلیلگر Cato؛ اندیشکدهای در واشنگتن) میگوید: «توئیتر در صدر قرار دارد؛ زیرا بهطور پیشفرض بسیار بازتر از سایرین است. کاربران قدرتمند توئیتر، اغلب چندین حساب دارند؛ یکی برای مخاطبان انبوه و حسابهای دیگر برای اهدافِ کوچکتر. یکی بهطور پیشفرض عمومی و دیگری نیز خصوصی». یکی از نویسندگان این مطالعه بهنامِ «اینس فریرا» نیز خاطرنشان کرد؛ «توئیتر»، اساساً این ویژگی را از سایتهای آنلاین قمار و شرطبندی الهام گرفته است. او گفت: «ما این مطالعه را عمدتاً بهدلیل سروصدایی که درمورد ایلان ماسک و معامله توئیتر وجود داشت، آغاز کردیم. اختلاف آنها، بر سر تعداد حسابهای جعلی دراینپلتفرم بود». محبوبیت روزافزون رسانههای اجتماعی، انواع سؤالات را درمورد «امنیت آنلاین» ایجاد میکند و یکیازآنها احتمالِ خطراتیست که اکانتهای فیک با خود همراه خواهند داشت. «دافیلد» توضیح میدهد: «دراینداستان، دو موضوعِ متفاوت میتوانند همپوشانی ایجاد کنند. ازیکطرف، شما حسابهای خودکار دارید (آنچه توسط رباتها اجرا و اغلب برای ارسال هرزنامه استفاده میشوند) و این، همان نوع حساب جعلیست که ماسک ادعا میکند توئیتر تعداد زیادی از آنرا دارد. دوم، حسابهایِ بهعبارتی مستعار است؛ که توسط کاربرانی ایجاد و اداره میشوند که نمیخواهند از نام واقعی خود استفاده کنند». این نظرسنجی همچنین نشان داد که هنگام ایجاد حسابهای جعلی، اکثر کاربران «جنسیت» خود را حفظ میکنند (۸۰٫۹درصد). استثنا زمانیست که بخواهند از حسابهای دیگر «جاسوسی» کنند. آنزمان، تمایل به ایجاد حساب جعلی در قالبِ «جنس مخالف» هستند: حدود یکنفر از هر ۱۰ شرکتکننده درایننظرسنجی (۱۳٫۱درصد) گفتند که هنگام ایجاد حسابهای جعلی، از نمایه «جنس مخالف» استفاده میکنند. آیا مسئله جعلِ اکانت فقط در چند کنجکاویِ عاشقانه، جاسوسبازیِ بینفردی و شوخیِ دوستانه خلاصه میشود؟ خیر؛ صبر کنید! اول اینرا بگوییم که ماجرای ایجاد اکانتهای فیک که میتوانند با «لایک» و «کامنت» و «بازنشر» و … دامنه شایعات و جعلیات را گسترش دهند، اتفاق تازهای نیست و مدتهاست به یک چالش قابلتوجه تبدیل شده. در گزارش بخش خبریِ «دانشگاه کالیفرنیای جنوبی» (USC) بهتاریخِ ۱۷ ژوئن ۲۰۱۵ میخوانیم: طبق پرونده اخیر «توئیتر»؛ تقریباً ۸٫۵درصد از همه کاربران اینشبکه، «ربات» هستند؛ یعنی حسابهای جعلی که برای تولید پستهای خودکار استفاده میشوند و درحالیکه برخی از این حسابها دارای «اهداف تجاری» هستند؛ اما برخی، رباتهای «نفوذی» هستند که برای «ایجاد نظرات درمورد یک موضوع خاص» استفاده میشوند … این گزارش بااشارهبه پتانسیل مخربِ حسابهای جعلی در رسانههای اجتماعی که میتواند ارتباطات استراتژیک را دچار چالشهای جدی کند، از آن بهعنوان یک «تهدید برای جوامع و دولتها» نام برده و توضیح داده است: در عصری که منبعِ خبری عمده افراد جهان، بسترهای آنلاین و رسانههای اجتماعی شدهاند و اینرویه روندی افزایشی نیز دارد، «انتشار اطلاعات نادرست» دراینکانالها یک «خطر» است. رباتها همچنین میتوانند برای «مقاصد سیاسی» استفاده شوند که برخی از سازمانها از آن بهره بردهاند؛ مثلاً محرز شده است که گروههای تروریستی مانند «داعش»، از رسانههای اجتماعیِ آنلاین بهعنوان راهی برای دستیابی به مخاطبان جوانتر و ترغیب آنها برای پیوستن به اهدافِ خویش استفاده کردهاند. نمونههایی از این رفتار متقاعدکننده شامل استفاده از هشتگها برای متمرکزکردن پیامهای گروهی و ایجاد حسابهای متعددیست که تعداد زیادی توئیت، عکس و لینک به حسابهای افراد، ارسال میکنند. اگر در دورانِ «جنگ سرد»، مجلات ابزار اصلی تبلیغات بودند، امروزه جنگ تبلیغاتی بهصورت آنلاین صورت میگیرد. «فرشاد کوتی»؛ از اساتیدِ دانشکده مهندسی USC Viterbi میگوید: «درست یا غلط؛ مردم معمولاً به محتوای آنلاین، اعتماد دارند و متأسفانه این، فرصتی برای انتشار اطلاعات نادرست بااستفادهاز رباتهای خودکاریست که شناسایی آنها بسیارسخت است». در ۱۳ می ۲۰۲۲، «ایلان ماسک» خرید برنامه خرید «توئیتر» را بهحالت تعلیق درآورد؛ چراکه مدیران اینشبکه مدعی بودند حسابهای اسپم و جعلی، کمتر از پنجدرصد از کاربران «توئیتر» را تشکیل میدهند؛ اما وکلای «ماسک» اعلام کردند: مدیران «توئیتر»، از ارائه اطلاعات کافی و واقعی درمورد حسابهای جعلی، خودداری میکنند! یک مقاله تحقیقاتی بهتاریخِ ۷ فوریه ۲۰۲۳ در Policy Review بهقلمِ «مارتین مور» (از مرکز مطالعات رسانه و ارتباطات وابسته به کینگز کالج لندن) دراینباره آورده است: نگرانیِ «ماسک»، منعکسکننده نگرانیهای گسترده درمورد نسبت «پروفایلهای نامعتبر»، به «کاربران معتبر» است و این نگرانیها، به «توئیتر» نیز محدود نمیشود. همه پلتفرمهای اصلیِ رسانههای اجتماعی اذعان دارند که بخشی از پایگاههای کاربری آنها رباتها، هرزنامهها یا حسابهای جعلیاند! زمانیکه این شرکتها جوان بودند، این حسابهای غیرمعتبر، نسبتاً بیاهمیت تلقی میشدند. اکنونکه آنها جزو باارزشترین و تأثیرگذارترین شرکتهای جهان هستند، کمیسیون اروپا آنها را «دروازهبانان» دنیای مجازی میداند و قوانین جدید درپیِ بهحداقلرساندن آسیبهای ناشیازآنها هستند و نیاز به بازنگری در اهمیتشان، وجود دارد. فاجعه زمانی بود که پاسخهای «توئیتر» به درخواست «ماسک» نشان داد: بهنظر میرسد که حتی خود شرکتها نیز ماهیت کامل یا میزان شیوع این اکانتهای جعلی را نمیدانند! در سال ۲۰۱۲، مدیرانِ وقتِ «فیسبوک» اعتراف کردند که حدود ۸۳میلیون «کاربر فعال» آنها (تقریباً معادل جمعیت آلمان در ۲۰۲۳) «تکراری» یا «فیک» بودند! نسبت کاربران تکراری و جعلی دراینسرویس، طبق اعلامِ خودِ «فیسبوک»؛ از ۷-۹درصد کاربران، به ۱۳-۱۴درصد تا سال ۲۰۱۷ افزایش یافت و سال ۲۰۱۹ نیز ۱۶درصد اعلام شد. در سال ۲۰۲۰، «فیسبوک» گزارش داد که ۴۴۸میلیون حساب کاربری دراینپلتفرم، تکراری یا فیک هستند. مجموعه Kicksta که مشاور کسبوکارها در بهبودِ فعالیتشان در «اینستاگرام» بوده تا فالوئرهای خود را بهروشهایی کارآمد «افزایش» دهند؛ در گزارش ۲۱ اکتبر ۲۰۲۲ اشاره کرده که «اینستاگرام» حدود ۹۵میلیون «اکانت جعلی» دارد؛ و با مجموع تعداد کاربران در حدود یکمیلیارد (درآنمقطع) یعنی تقریباً از هر ۱۰ حساب دراینشبکه، یکمورد جعلیست! گزارش ۲۹ ژوئن ۲۰۲۳ در رسانه PR Week که منبع تحلیل دادهها برای روابطعمومیهاست؛ آورده: بیش از نیمی (۵۵درصد) از اینفلوئنسرهای «اینستاگرام» در سال ۲۰۲۰، درگیر جعل در رسانههای اجتماعی بودند و از فالوئرهای فیک، برای افزایش لایک و بازدید پُستهایشان استفاده کردند (کاهش هشتدرصدی نسبت به ۲۰۱۹). مطالعه جدید Hype Auditor نیز نشان داد: ۴۵درصد از حسابهای «اینستاگرام»، جعلی بودند. «لشکریانِ فیک»، دروغی رایج در شبکههای اجتماعیست که به اینفلوئنسرها، برندها و جریانهایی خاص «کمک» میکند تا بهراحتی از کاه، «کوه» بسازند و راحتتر به اهدافشان برسند. بهاینروش، بازدیدها، لایکها و بازنشرها در مقیاسی وسیع رخ میدهد؛ و مخاطب، در دام اعدادوارقام گرفتار میآید. اینها درحالیستکه شیوههای فریب، همگام با پیشرفتها فناورانه نیز ارتقا مییابند. در گزارش ۱۶ مارس ۲۰۲۳ رسانه آنلاین AI Magazine میخوانیم: ایجاد پروفایلهای جعلیِ حرفهای (که تشخیصِ فیکبودنش راحت نباشد) زمان و تلاش فراوان میبرد؛ اما پیشرفتهای هوش مصنوعی بهاینمعناستکه جریانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اکنون میتوانند افراد جعلی را در مقیاس بزرگ، تولید کنند؛ و حالا میتوانند یک «ارتش مجازی» را برای پیشبردِ برنامههایشان رهبری کنند. این اتفاق، برای جنایتکاران و فعالان عرصههای متنوع خلاف نیز فرصتی مشابه فراهم کرده است. مطالعه محققان «مدرسه کسبوکار کپنهاگ» (CBS) نشان داده که تشخیص بین پروفایلهای واقعی و جعلیِ رسانههای اجتماعی، بهدلیل پیشرفتهای سریع در هوش مصنوعی، دشوارتر شده است. محققان، یک فیدِ ساختگیِ «توئیتر» با تمرکز بر «جنگ در اوکراین» ایجاد کردند که شامل پروفایلهای واقعی و مصنوعی بود. این پروفایلها نظراتی را درحمایتاز هردو طرفِ درگیری بیان کردند. محققان دریافتند که شرکتکنندگان قادر به تمایز بین حسابهای واقعی و جعلی توئیتر نبودند؛ درواقع، آنها حتی تصور میکردند که پروفایلهای تولیدِ هوش مصنوعی، نسبت به پروفایلهای واقعی، کمتر جعلی هستند! «سیپو روسی» (یکی از محققان اینپروژه) میگوید: «جالباینکه احتمالِ انسانیبودنِ تفرقهانگیزترین نظرات و اخبار، بهنظر مخاطبان، بیشتر بود. ۴۱٫۵درصد از شرکتکنندگان، یکی از پروفایلهای واقعی را بهاشتباه جعلی خواندند. درعینحال، یکی از بهترین پروفایلهای جعلی، تنها با ۱۰درصد برچسبِ ربات خورد!» حالا وقتی خبر یا دیدگاه یا تصویری در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر میشود، شما با کدام اطمینان، صحتوسقم آنرا درمییابید؟ آیا همچنان فکر میکنید وقتی یک «توئیت» مثلاً بازدیدی میلیونی داشته یا هزارانبار بازنشر شده یا لایک خورده (همینطور درمورد پُستهای اینستاگرامی، فیسبوکی و …) با اعدادی واقعی سروکار دارید؟ مهندسیِ حملات توسط بازیهای روانی و چرخش افکار عمومی بهسوی جریانی خاص بهجهتِ ایجاد آشوب، هراسافکنی، ترور، ارعاب و … حتی تلاش برای کودتا و انقلابهای رنگی نیز از خطرات چنین فضاسازیهایی هستند. گزارش BBC درمورد چالش آینده با رواج ابزاری مانندِ ChatGPT آورده است: هوش مصنوعی بااستفادهاز پایگاههای داده متنی از اینترنت (ازجمله کتب، مجلات و مدخلهای ویکیپدیا) میتواند ۳۰۰میلیارد کلمه را وارد یک سیستم کند. نتیجه نهایی، یک چتبات با ظاهری انسانی؛ اما دانشی دائرهالمعارفیست. اگر به این مخلوق، بگویید که چهچیزهایی در کابینت آشپزخانهتان دارید، بهسرعت دستورپختی مناسب به شما میدهد؛ اما همهچیز بهاینزیبایی نخواهد بود؛ اگر از آن، روش ساخت یک بمب دستی را بپرسید یا شیوههایِ مطلوب برای خودکشی یا هر اقدام مخرب دیگری. تابهحال، انتشار اطلاعات نادرست، مستلزم اقدامِ انسانیِ قابلتوجه بود؛ اما طبق گزارش رصدخانه استنفورد؛ حالا هوش مصنوعی میتواند با ارتشی از ترولها، عملیات موردنظرش را سریع و آسان و گسترده بهاجرا درآورد. سامانههای پیچیده پردازش زبان نظیرِ ChatGPT میتوانند بر عملیات نفوذ در رسانههای اجتماعی تأثیر بگذارند. آنها برای تفریح و سرگرمی نیامدهاند؛ بهدنبال منحرفکردن انتقادها و نمایش مثبت حزب حاکم یا سیاستمداران هستند و جنگهای سایبری را رهبری کرده و از دل شبکههای اجتماعی، به خیابانها بکشند. آنها همچنین بااستفادهاز حسابهای جعلی، اطلاعات نادرست را در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند و آنها را مهمتر یا پرمخاطبتر از آنچه واقعاً هستند، نمایش میدهند. آنها برایِ بازی با افکار عمومی آمدهاند.
مصطفی رفعت