دسته : سیاستتاریخ: ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
گسترش «بریکس»؛ قیام جهان جنوب علیه جهان شمال

سایه‌آنلاین؛ «آرژانتین»، «مصر»، «اتیوپی»، «ایران»، «عربستان» و «امارات» برای پیوستن به «گروه اقتصادهای نوظهور برتر» در ژانویه سال ۲۰۲۴ دعوت شده‌اند. بلوک «بریکس» با اعلام رسمیِ دعوت از این شش کشور به‌عنوان اعضای جدید، گام بزرگی در گسترش دامنه و نفوذ خود برداشته است. این‌گروه که در سال ۲۰۰۹ با همکاری «برزیل»، «روسیه»، «هند» و «چین» تشکیل شد، درابتدا با پذیرش «آفریقای جنوبی» در سال ۲۰۱۰، گسترش خود را اعلام کرد و اکنون، گفته می‌شود که به‌دنبال ایجاد ائتلافی قوی‌تر از جوامع درحال‌توسعه است که می‌توانند منافع «جهان جنوب» را بهتر در دستورکار جهان قرار دهند. پیش از آغاز اجلاس سالانه اخیر، بیش از ۴۰ کشور برای پیوستن به «بریکس» ابراز علاقه کرده بودند و ۲۳ کشور رسماً درخواست پیوستن به آن‌را داده بودند. این اتحادیه در «بیانیه ژوهانسبورگ ۲» که در روز پایانی اجلاس تصویب کرد، گفت: «ما از علاقه قابل‌توجه کشورهای جهان جنوب به عضویت در بریکس قدردانی می‌کنیم». شش عضو جدید، پس‌ازاینکه کشورهای BRICS درمورد اصول راهنما، استانداردها، معیارها و رویه‌های فرآیند توسعه «بریکس» به توافق رسیدند، انتخاب شدند؛ اما جزئیات بیشتری درمورد «معیارهای خاص» ارائه نکرد. گزارش ۲۴ اوت ۲۰۲۳ رسانه Al Jazeera به‌این‌موضوع پرداخته است.

 

«دنی برادلو»؛ استاد مرکز ارتقای بورس تحصیلی در «دانشگاه پرتوریا» می‌گوید: «در بین شش کشور دعوت‌شده برای پیوستن به بریکس، به‌سختی می‌توان وجوه مشترکی را پیدا کرد؛ جزاینکه هریک، از کشورهای مهم منطقه خود هستند». به‌گفته «سانوشا نایدو»؛ محقق ارشد «مؤسسه گفت‌وگوی جهانی» (یک اندیشکده آفریقای جنوبی با تمرکز بر چین و آفریقا)؛ بادرنظرگرفتن «عربستان سعودی»، «ایران»، «امارات» و «مصر» دراین‌گروه به‌راحتی می‌توانید استدلال کنید که خاورمیانه، محور ماجرای انتخابات جدید و آتیِ احتمالی‌ست. «نایدو» تأکید می‌کند: «این‌مسئله، دارای پیامدهای ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک است». از یاد نبریم؛ «چین» اخیراً برای برقراری مجدد روابط بین «عربستان» و «ایران» میانجیگری کرد؛ نقشی که به‌طورسنتی توسط کشوری مانند «ایالات‌متحده» ایفا می‌شد. «هند» نیز اخیراً قراردادی با «امارات» امضا کرده است تا به‌جای «دلار آمریکا» با «روپیه هند» و «درهم امارات» معامله کند. «نایدو» استدلال می‌کند: «نکته مهم دیگر اینکه این‌فهرست، بسیار انرژی‌محور است؛ تاجایی‌که پس از اعلام خبر پیوست اعضای جدید، برخی از تحلیلگرانِ حاضر در محل برگزاری، حتی با اظهارنظری تُند عنوان کردند که آیا باید حالا این بلوک را بریکس بعلاوه اوپک بنامیم؟!» او ادامه می‌دهد: «بلوکِ حاضر، ممکن است هنگام انتخاب اعضای جدید، قیمت‌گذاری محصولات انرژی و اینکه چگونه کشورهایشان می‌توانند مسئولیت و آسیب‌پذیری خود را ازنظر هزینه نفت کاهش دهند، درنظر گرفته باشد». علاوه‌بر «روسیه»؛ همه (اعضای اصلی بریکس) از کشورهایی هستند که تولیدکننده انرژی به‌شمار نمی‌روند. آن‌ها باید بتوانند اقتصاد خود را کارآمد کنند؛ اما نمی‌خواهند گرفتار آسیب‌های جانبی و ثانویه تحریم‌ها شوند. درواقع، استفاده از «تحریم‌های یک‌جانبه» علیه کشورها و تداوم تسلط «دلار آمریکا» در تجارت جهانی، چیزی‌ست‌که «بریکس» آشکارا به‌چالش کشیده است. کارشناس ارشد غیرمقیم در مؤسسه «چین و جهانی‌شدن» (در پکن) می‌گوید: «این توسعه، راه‌های جدیدی را برای تجارت باز خواهد کرد». به‌نظر «کارین کاستا واسکز»؛ یکی از اهداف توسعه برنامه‌ریزی‌شده، ایجاد فرصت‌هایی برای اعضای بریکس جهتِ تجارت آسان‌تر با یکدیگر بااستفاده‌از ارزهای محلی‌ست. این تغییر می‌تواند پتانسیل استفاده از ارزهایی دیگر به‌جز «دلار آمریکا» را افزایش دهد؛ به‌ویژه با ایجاد شبکه‌ای از کشورها که کاربرد ارزهای مربوطه خود را افزایش می‌دهد. طبق نظر تحلیلگران؛ یکی از کشورهایی که می‌تواند از رژیم تجاری خارج از سلطه دلار منتفع شود، «ایران» است. «نعیم جینا»؛ محقق ارشد اندیشکده Mapungupwe (آفریقای جنوبی) می‌گوید: «به‌وضوح، ایران بیشترین سود را خواهد برد. اساساً گنجاندن ایران در بریکس، این واقعیت را برجسته می‌کند که آن‌قدرکه ایالات‌متحده می‌خواهد، این‌کشور ازنظر سیاسی منزوی نیست». به‌نظر او؛ حضور ایران دراین‌بلوک، به‌دلیل افزایش تجارت دوجانبه، می‌تواند یک «راه نجات اقتصادی» باشد. اعضا شروع به معامله با یکدیگر با ارزهای خودشان می‌کنند و این برای ایران، عالی خواهد بود. «جینا» می‌افزاید که «آرژانتین» هم یک «برنده از قبل» بوده؛ زیرا «برزیل»، «چین» و «هند» از آن حمایت کرده‌اند. او می‌گوید: «در بینِ جوامع آفریقایی، تحلیلگران انتظار داشتند الجزایر که دارای ذخایر نفتی‌ست یا نیجریه که پرجمعیت‌ترین کشور قاره و یک اقتصاد پیشروست، دراین‌‌فهرست گنجانده شود». ازآن‌سو، «چتا نوانزه» (SBM Intelligence؛ یک مرکز مشاوره ژئوپلیتیکی که بر غرب آفریقا متمرکز است)، درباره حذف «نیجریه» از این‌مجموعه، می‌گوید: «فکر می‌کنم این، یک اتهام علیه سیاست خارجی ما یا فقدان آن است. ما قبلاً در سیاست خارجیِ خود، بسیار پان‌آفریقایی بودیم؛ که این نگاه، تغییر کرده است. مسئله بسیار واضح این‌است‌که بیشتر جوامع قاره آفریقا -به‌استثنای شاید نیجریه و کنیا- از غرب دور شده و به‌سمت شرق حرکت می‌کنند. ما بی‌اینکه صراحتاً بگوییم؛ مهم‌ترازآن بی‌‌اینکه هیچ سودی از حضور در اردوگاه غربی ببریم، در اردوگاه غرب مانده‌ایم». به‌عقیده «جینا»؛ گنجاندن «اتیوپی» به‌عنوان کشوری با یکی از سریع‌ترین اقتصادهای درحال‌رشد که مقر اتحادیه آفریقا را نیز میزبانی می‌کند، «دراین‌شرایط منطقی‌ست». او می‌گوید که «مصر»، «عربستان» و «امارات» شبیه «هند» و تاحدی «آفریقای جنوبی» هستند؛ به‌این‌جهت‌که یک پایشان در «بریکس» و پای دیگرشان در غرب است! به‌ویژه «عربستان» موقعیت خود را به‌گونه‌ای طراحی کرده که نشان می‌دهد فقط در اردوگاه آمریکایی نیست. آن‌ها اکنون گزینه‌های دیگری دارند و از این گزینه‌ها استفاده می‌کنند؛ مانند توافق با میانجی‌گری «چین» برای احیایِ روابطشان با «ایران». تحلیلگران فعلاً درباره پیام «بریکسِ توسعه‌یافته» به غرب نظم جهانیِ فعلی، مردد هستند. این‌گروه، اکنون سهم بیشتری از جمعیت و اقتصاد جهان را در خود جای داده؛ به‌این‌معنا‌‌که به‌طور بالقوه، صدای قدرتمندی برای اصلاح ترتیبات حاکمیت جهانی و بازیگر قدرتمندی در‌این‌ترتیبات است. «نایدو» تأکید می‌کند: «حضور ایران در بریکس، پیام قدرتمندی به گروه هفت، جهان شمال و واشنگتن می‌فرستد؛ به‌این‌مضمون‌که حتی اگر شما با آن‌ها مشکل داشته باشید، ما آن‌ها را حفظ می‌کنیم و به‌عبارتی، مشکلات شما، مشکلات ما نیستند!» او خاطرنشان می‌کند که «آفریقای جنوبی» که روابط مهمی با «ایالات‌متحده» دارد، ممکن است مجبور شود با «عوارضی» مقابله کند؛ بله آن‌ها قدرت اقتصادیِ لازم برای انجام آنچه می‌خواهند را ندارند؛ اما قدرت استراتژیکی دارند و اگرچه تاکنون، «بریکس» تلاش نکرده به‌عنوان «مجمع سیاسی» عمل کند؛ اما ممکن است تغییر روال بدهد. برای غرب، ترسناک‌تر از شش عضو جدیدی که ملحق شده‌اند این‌است‌که ۴۰ کشور دیگر نیز برای پیوستن ابراز علاقه کرده‌اند. بریکس درحال‌توسعه تدریجی‌ست؛ و مهم است بدانیم مثلاً در ۳۰‌سال‌آینده به کجا می‌رسد؟ شاید فعلاً هیاهوی ناشی از دلارزدایی در افق دیده نشود؛ اما واقعیت این‌است‌که ظرف چندسال، دو اقتصاد از سه اقتصاد بزرگ جهان (که عضو بریکس هستند) می‌توانند بدون دلار آمریکا با یکدیگر در‌این‌بلوک معامله کنند؛ و این، دلیلی برای نگرانیِ غرب خواهد بود.

مصطفی رفعت